کیک صبحانه

از دوستان عزیزم طرز پخت این کیک صبحانه رو به دو شکل قلبی و قالب مستطیلی درست کردم رو خواستند که براشون می ذارم خیلی ساده و آسون و در عین حال خوشمزه است.

البته به مواد قالب قلبم کمی پودر کاکائو هم اضافه کردم که با یکم اسانس موز خیلی خوشمزه شده بود.

شکر و روغن را میزنیم تا سفت و سفید رنگ شود (حدود 6 دقیقه) بعد تخم مرغها را دانه دانه اضافه کرده هر کدام را به مدت 30 ثانیه می زنیم سپس وانیل را اضافه نموده مواد خشک را الک کرده به همراه شیر کم کم در 3 مرحله به مواد قبل اضافه می کنیم.قالب را چرب کرده مایه را در آن ریخته در فر با دمای 175درجه ی سانتیگراد به مدت 45 دقیقه در پنجره ی وسط فر قرار می دهیم.

* فر را 15 دقیقه قبل روشن می کنیم*

بازم پرخوری

امروز خیلی از خودم بدم اومده ، اصلا نتونستم جلوی خودم رو بگیرم حتی با وجود اینکه گرسنه ام نبود باز هم خوردم نمی دونم چرا ؟

ولی چون تا عید پنج هفته بیشتر نداریم میخوام تمام سعیم رو بکنم که هفته ای یک کیلو رو کم کنم و بشم 59 کیلو بشم به خودم و خدای خودم قول دادم که زیر قولم نزنم.

ورزش هام سرجاشه ولی چه فایده که زیاد بخورم . امروز که باشگاه بودم وزنم دوباره شده بود 63/800 که اعصابم کلی ریخت به هم.

برام دعا کنید.

عکس کیک خوشمزه ام

امروز دوباره به خاطر اینکه عسلی من هوس کیک کرده بود تصمیم گرفتم که کیک صبحانه درست کنم

روشی که درست کردم خیلی آسون بود و خوشمزه دراومد با طعم موز درست کردم بعد چون مواد کیک صبحانه اضافه اومد تو قالب قلب هم ریختم و یکی هم از اون مدل درست کردم .

نترسید رژیمم رو دارم که به هم نخوره اگه یکم بخورم حتما به جاش ورزش می کنم تا عوضش دربیاد.

کماکان وزن۶۳

چند روزیه که برنامه ورزشم جدی نیست البته باشگاه رو میرم ولی ورزش توی خونه رو یکم عقب انداختم آخه کارهای خونه که تموم شدنی نیست از اون طرف هم مهمونی و این طرف و اون طرف دعوت میشیم و از برنامه هام عقب میمونم.

امروز که توی باشگاه وزن کردم هنوز هم همون ۶۳/۳۰۰ هستم و باید تا آخر ماه یکم دیگه کم کنم.

در مورد رژیم هم فقط همون روز تولد همسری زیاد خوردم که فرداش جبران کردم و خیلی کم خوردم و پیاده روی کردم.

تولد همسری گلم و هنر نمایی های من

بازم سلام

فردا 22 بهمنه و تولد همسری گلم

منم که خیلی افتخار دادم و گفتم که کیک رو خودم میخوام درست کنم ، باور کنید سال دیگه حاضری میخرم و خودم رو اینجوری بیچاره نمی کنم ، دنیای ظرف مالیدم فقط برای یه کیک ناقابل تازه تزیینش رو هم که نگو اومدم روش رو شکلات آب کرده بریزم که خرابش کردم و مجبور شدم دوباره خامه زدم و به خودم زحمت دادم با شکوفه های قندی تولدت مبارک نوشتم باور کنید اولین بارم بود ایشالله یاد میگیرم کیک پختن هم صد بار اولش سخته مگه نه .

باور می کنید هنوز برای کادوش چیزی نخریدم خیلی کار دارم باید برم خونه رو مرتب کنم برای یه جشن حسابی.

راستی ژله خرده شیشه هم آماده شده فقط چون تو فریزر گذاشتم و یادم رفت یکم یخ زد ولی باز هم خوشگل شده چون اولین باریه که درست می کنم امیدوارم که همسری هم خوشش بیاد.

البته وقتی که یخش آب بشه باز هم عکس میندازم و میذارم من از سه رنگ ژله بلوبری ( آبی) توت فرنگی قرمز و موز که پایه اصلی است استفاده کردم.

البته این دست کوچولویی هم که میبینید دست عسلی ناز منه که اگه ولش کنما چیزی از این ژله برای شب نمیذاره بمونه

برای شام خیلی دوست داشتم که سنگ تموم بذارم ولی خوب خسته شده بودم آخه بعد از ظهرشم رفتم خرید و ساعت ۷-۸ شب بود که اومدم خونه به همین خاطر به یه استانبولی قالبی رضایت دادیم و البته از تو قالبش خوب در نیومد به خاطر اینکه عجله کردیم و یه قالب گربه کوچولو هم برای عسل نازم درست کردم که از مزش خیلی راضی بود و نوش جونش حسابی خورد.

این هم قالب گربه:

و این هم ژله بعد از غارت

پیتزا پیراشکی بسیار خوشمزه

سلام دوستای گل من

خودم می دونم که دیر دیر میام نمی خواد شرمندم کنید همش بپرسید که کجام.

معلومه دیگه یا باشگاه یا مشغول ورزش توی خونه خدای نکرده وقتی هم موند درسی هم میخونم . 

حالا تو این هیر و ویر لاغری به فکر درست کردن غذاهای خوشمزه افتادم . آخه همسری جدیدا خوشش اومده از این کارم و من رو همش تشویق می کنه به آشپزی یا به قول خودمون کلفتی و پختن و شستن ظرفهای کثیف .

خلاصه دیشب پیتزا پیراشکی درست کردم که خیلی خوشمزه شده بود حالا هر کس دستورش رو خواست بگه تا بذارم فعلا عکسش رو داشته باشید.

فقط نگید چه تزیین ساده و الکی ای چون شما که همسری و این عسلی من رو نمیشناسید کافیه بوی غذا به مشام مبارکشون برسه دیگه مهلت تزیین به من بخت برگشته نمیدن و من فقط فرصت انداختن عکس رو ازشون میخوام .

برنامه ورزشم

دیروز روزه گرفتم تا هم قضای روزه هام باشه هم اینکه به ا ین بهانه مجبور نیستم که بخورم و کلا روزه تمرین خوبیه که آدم بتونه رو نفس خودش پا بذاره به خاطر همین هم من روزه رو خیلی دوست دارم ، خلاصه دیروز و پریروز رو روزه گرفتم امروز هم قصد داشتم بگیرم ولی وقتی خواستم برم باشگاه دیدم که خیلی جون ندارم و سرگیجه گرفتم روزه ام رو خوردم که بتونم برم بیرون ،

چیزی که امروز خیلی خوشحالم کرد این بود که رفتم رو وزنه و دیدم که شدم 63/300 که خیلی خوشحال شدم

 ایشاالله بتونم تا عید 59 کیلو بشم خیلی خوب میشه .

ورزش هام همش سر جاشه حلقه میزنم درازو نشست میرم و البته دوچرخه این دو روز کم زدم . برای کوچک کردن بازو مربیم امروز یه ورزش جدید با دمبل یاد داد که توی خونه انجام بدم ، 

شنا رفتن خوبه ولی چون سنگینه من نمی تونم خیلی انجام بدم حالا از امروز این ورزش های جدید هم به کارام اضافه شده

فعلا میرم تا از خوشحالی یکم پر دربیارم .

برنامه جمعه

جمعه یه خورده زیاده روی کردم مهمون داشتم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم خیلی می ترسیدم که زیاد خورده باشم حساب و کتابش از دستم خارج شده بود به خاطر همین هم شنبه و امروز یک شنبه رو روزه گرفتم

امروز صبح که باشگاه رفتم با ترس و لرز خودم رو وزن کردم خیلی خوشحال شدم 400 گرم هم کرده بودم شدم الان دقیقا 64 کیلو

ورزش هامو کامل انجام دادم به خاطر اینکه یکم پهلو دارم تردمیل رو به صورت پهلو میزنم تا کمی پهلوهام هم آب بشه البته مشکل اصلی خودم سایز سینه است دوست دارم که کوچکتر بشه ولی مربی میگه که خوبه اما خودم احساس میکنم که کوچکتر بشه خوبه ، چند بار خواستم از این کوچک کننده ها بخرم ولی ترسیدم که خوب نباشه و الکی پول داده باشم فقط. حالا اگه کسی راه حلی داشته باشه که خوب باشه خوشحال میشم که امتحان کنم.

زیارت رفتن همانا و پرخوری همانا

امروز از صبح که بیدار شدم نمی دونم چرا همش احساس ضعف می کنم هفت هشت تا قاشقی حلیم خوردم و یه خیار خدا تا شب رو به خیر کنه ، نمی خوام زیر قول خودم بزنم یا رژیمم رو رها کنم اگر که زیاده روی کنم حتما فردا رو روزه می گیرم ، البته با ورزش سعی می کنم حتما جبران کنم دیشب که رفتیم زیارت یه امامزاده تو محلمون ، جاتون خالی رفتیم نون داغ کباب داغ خیلی چسبید همسری هم که اصرار می کرد که بخورم منم کم نذاشتم و خوردم ولی شب که رسیدیم خونه همزمان با مختارنامه من یه سره ورزش کردم دوچرخه زدم و حلقه و دراز و نشست و سعی کردم که جبران پرخوری رو بکنم .

تسلیت ایام سوگواری رسول خدا و امام حسن و امام رضا

                                      در سوگ نبی(ص) جهان سیه می پوشد

                                                   در سینه دل از داغ حسن(ع) می جوشد

                                                          از ماتم هشتمین امام معصوم(ع)

                                                          هر شیعه ز درد,جام غم می نوشد

چند روز غیبت

این چند روزی که نبودم نه اینکه رژیمم رو ول کرده باشم نه سرم خیلی شلوغ بود

تنها روزی که کمی زیاده روی کردم البته حواسم رو جمع کرده بودم که این طور نشه ولی باور کنید نمیشه از نذری گذشتهمین دیروز روز شهادت امام حسن مجتبی و حضرت محمد (ص) بود که به خاطر نذری هایی که اقوام و آشناها میدادند میخوردم زیاد نه ولی از رژیمم بیشتر خوردم فکر کنم یه ۶۰۰ گرمی اضافه کرده باشم که خیلی نگران نیستم با ورزش درستش می کنم . چون این چند روز مهمانی هم میرفتیم ورزش رو کمی کمتر انجام دادم مثلا دراز و نشست رو می رفتم ولی دوچرخه و حلقه رو از برنامه عقب موندم . باشگاه هم این چند روز تعطیل است و حالا که برگشتم خونه باید جبران کنم .

روز هفتم

امروز قصد کرده بودم که روزه بگیرم اما چون بعد از ظهر برنامه خرید دارم قید روزه را زدم چون تو پیاده روی خیلی تشنه میشم.

صبح ناشتا دو لیوان آب با دو سه قطره لیمو ترش خوردم صبحانه میل نداشتم نخوردم ولی ساعت 11 یه دونه سیب خوردم و بعد 45 دقیقه ورزش هامو انجام دادم دوچرخه و چرخونک و ابراکت و طناب زدن و ورزش ایروبیک با چوب رو انجام دادم فقط حلقه مونده که باید بزنم .

قبلا قول داده بودم که سایز هامو بزنم حالا نوبتشه:

اول آذر:

وزن : 68/800 

سایز سینه: 101

کمر: 84

شکم : 104

باسن: 113

ران: 67

ساق : 37

بازو: 33

سایز شلوار: 44-46

اول دی:

وزن: 65/300

سینه: 97

کمر: 81

شکم: 98

باسن: 109

ران: 66

ساق: 36

بازو: 31

سایز شلوار: 42

اول بهمن:

وزن: 65

سینه: 96

کمر: 78

شکم: 96

باسن: 106

ران: 64

ساق: 35

بازو: 30

سایز شلوار: 38-40

به نظر خودم که خوب هستش یکم دیگه کم کنم دیگه ذوق مرگ میشم.

الان هم که هفته دوم بهمنه وزنم 64/100 است و سایز هارو باید مربیم بگیره.

روز ششم

الان دیگه رژیم گرفتن خیلی راحت تر شده برام اول که شروع کرده بودم کمی ضعف می کردم ولی حالا دیگه اصلا ضعف نمی کنم اگرم ضعف کنم با هویج یا دو تا برگ کاهو برطرفش می کنم.

راستی یه خبر خوب امروز که خودمو وزن کردم شده بودم 64 کیلو و 100 گرم یعنی یک کیلو و سیصد گرم کم کردم خیلی خوشحالم

خدا رو شکر

آخه میدونی اگه رژیم بگیری و کم نکنی خیلی حالت گرفته میشه ولی خداروشکر که موفقیت آمیز بوده. همسری که خیلی خوشحاله میگه ایشاالله امسال برای عید یه مانتوی سایز یک می خریم.

راستی امروز صبحانه ام یه نیمرو خالی خوردم۱۳۰ تا + 40 تا چای شیرین =140 تا

میان وعده یه دونه پرتقال و یه سیب خوردم=70

بعد از میان وعده هم نیم ساعت دوچرخه زدم و هم ده دقیقه حلقه و ورزش ایروبیک یه ربع انجام دادم و بعدشم 50 تا دراز و نشست رفتم

ناهار آبگوشت بود سه قاشق از آبش خوردم و دو کف دست نون هم از گوشت کوبیده اش خوردم ( خوشمزه بود جاتون خالی خیلی سخت بود که ازش بگذرم

  ولی گذشتم )

= تقریبا 250 تا میشه.

تا بعد

روز پنجم

 دیروز فرصت نکردم بیام و بنویسم به خاطر همین الان اومدم که بگم چیا خوردم و چیکار کردم

راستی قرار کرده بودم که روزه بگیرم ولی چون همسری خونه موند نذاشت بگیرم میگه برام خیلی ضرر داره

صبحانه یه چای کم شیرین خوردم و کمی تخم مرغ نیمرو که همسری درست کرده بود و خیلی خوشمزه درست می کنه. یه نیمرو که 130 کالری داره با دو کف دست نان تقریبا دویست و پنجاه تا.

ناهار هم که 5 قاشق برنج 250 تا کالری با یه قاشق خورشت 100تا کالری خوردم و نصف لیوان ماءالشعیر که نمی دونم چقدر است ولی اگه با نوشابه حساب کنیم 100تایی میشودکه جمعا 450 تا خوردم

عصر یه مثلث از پیتزا خوردم

شام هم که دو قاشق برنج خوردم با یه دونه کباب لقمه  آماده حدود 300تایی خوردم که جمعا دیروز خیلی خوردم که راضی نبودم 

ورزش هم اصلا انجام ندادم فقط برای خرید بیرون رفتیم که حدود دو ساعتی پیاده روی کردیم که نمیدونم حساب است یا نه فعالیتم فقط همین بود البته از صبح تا ظهر هم به گردگیری خونه و مرتب کردن کمد و کشوها مشغول بودم که خیلی خسته شدم.

امروز که پنج شنبه است قراره برم باشگاه و خودم رو وزن کنم خدا کنه کم کرده باشم .

روز چهارم

صبحانه رو با چای کم شیرین و دو کف دست نان و یه قاشق چای خوری پنیر قناعت کردم و دست کشیدم

الان هم که ساعت ۱۲ یه کف دست نون سوخاری خوردم که کالریش رو نمی دونم چقدر است باید برم و نگاه کنم فهمیدم میام میگم.

باورتون میشه میخورم و بعدش مثل چی پشیمون میشم ناهار مراعات نکردم و یه کف دست ته دیگ خیلی خوشمزه خوردم و 6 تا قاشق عدس پلو با یه قاشق چرخکرده تازه دو ساعت نگذشته بود که یه بستنی هم خوردم که فکر کنم جمعا 800 تا کالری بشه . البته نیم ساعت دوچرخه رو تا الان زدم برم بقیه بعد از نماز بقیه ورزش ها رو هم انجام بدم که وجدان درد نگیرم.

کلی ورزش کردم جاتون خالی هم ایروبیک هم حلقه زدم هم شنا رفتم البته دراز و نشست مونده که میرم حالا وقت دارم .

شام باز هم همان عدس پلو بود به اصرار همسری 8 قاشق خوردم و یه قاشق چرخکرده و یه پیاله ماست که باور کنید حوصله ندارم کالریش رو حساب کنم ولی همینجوری سرانگشتی حساب کنم  میشه حدود 460 تا؛

که امروز اصلا مراعات نکردم اگه ایشالله بشه فردا رو روزه می گیرم که جبران کنم .

همین الان هم که دارم تایپ می کنم همسری مجبورم که یه موز درسته رو بخورم امان از دست این همسری که هم دوست داره لاغر کنم هم اینکه مجبورم میکنه که بخورم من که واقعا نمی دونم چی بگم. فعلا بای